10 نکته ای که در مورد تیلور سوئیفت نمی‌دانستید!!

آیا فکر می‌کنید روز تولد تیلور سوئیفت را می‌دانید؟ لیست ده تایی زیر را بخوانید و خودتان را تست کنید تا ببینید اطلاعاتتان درمورد این خواننده 21 ساله چقدر درست است! 1. رکورد شکن- آلبوم جدید تیلور سوئیفت، اکنون سخن بگو، رکورد شکست. در همان هفته اول ورود به بازار  بیش از یک میلیون نسخه از این آلبوم فروخته شد. در 2009 نیز سوئیفت در 200 آهنگ پرفروش برتر 19 ساله‌ها، پرفروش ترین آلبوم را داشت.   2. هنر در خانواده آنها جنبه ارثی دارد. با استناد به سایت TVGuide.com، مادربزرگ سوئیفت خواننده حرفه ای اپرا بوده است. 3. رازهای فریبندگی- این خواننده جذاب برای مجله Glamour دو چیزی که باعث می‌شود احساس جذاب بودن بکند را فاش کرد: یکی استفاده از سایه لب تیره و دیگری پوشیدن کفش‌های مناسب و راحت!   4. کارهای خیرخواهانه- سوئیفت مبلغ 500.000 دلار برای کمک به قربانیان سیل در نشمیل و دیگر مناطقی که در اثر سیل زیر آب رفتند خرج کرد. در کریسمس گذشته نیز 250.000 دلار وقف مدارسی کرد که در آنها درس خوانده بود یا درگذشته در آنجا کار کرده بود. 5. جوایز مهم- درمیان جوایز زیادی که در کارنامه هنری سوئیفت به چشم می‌خورد، مهم ترینشان جایزه گرمی ‌بود که او در ژانویه گذشته به خاطر ترانه «اسب سفید» که بهترین ترانه کشور شد از آن خود کرد.   6. طرفداران معروف- در برنامه جوایز موزیک ویدئوی سال 2009، ‌جانت جکسون برای او دسته گلی فرستاد. رایان سکرست از او خواست که نوشته روی کارت گل‌ها را بخواند. تیلور خودش سریع نوشته‌ها را خواند و از رایان خواست که این نوشته شخصی باقی بماند و فقط گفت که متن کارت خیلی خیلی زیبا بوده است. 7. برنده بزرگ- در سال 2009 سوئیفت جوان ترین فردی بود که تابحال جایزه سال سرگرمی‌ساز را در جوایز موسیقی کشور برده بود.   8. در سال 2009 او طلاها و لباس رقص شوی Jessica McClintock را به مجله Hearst بخشید. 9. قرارهای رویایی- در دسامبر 2008 او در مجله مدلش اقرار کرد که با «چیس کراوفور» دوست است. از آن زمان تا بحال او روابط عاشقانه اش را گزارش کرده است که اخیرا هم این فرد خوش شانس کسی نبوده جز جیک جیننهال!   10. آرزوهای دیگر: سوئیف گفته است که اگر دنبال کار موسیقی نمی‌رفت دوست داشت کارآگاه باشد. او سال 2009 در یک اپیزود از « CSI: تحقیقات صحنه جنایی» ظاهر شد. او در این فیلم نقش نوجوانی را بازی می‌کرد که پدر و مادرش صاحب هتلی بودند و در هتلشان یک سری قتل‌های زنجیره‌ای به وقوع می‌پیوست.