موزه هنرهای مدرن در پاریس به آخرین نقاشیهای هنرمندانی مانند پیکاسو، مونه، گوگن و... پرداخته است.
به نقل از مجله فرانسوی "ادبیات"؛ یک نقاش زمانی که تابلویی هنری را خلق میکند به چه چیز فکر میکند؟ چه موضوع یا واقعه ای این حس را به او انتقال میدهد؟
این مجله به نقاشیهای این هنرمندان میپردازد:
پابلو پیکاسو: پابلو پیکاسو نقاش، طراح صحنه، پیکرتراش، گراورساز و سرامیککار اسپانیایی و یکی از برترین و تاثیرگذارترین هنرمندان سده 20 میلادی بود. وی یکی از پیشروان سبک کوبیسم بوده است. از جمله آثار مشهورش میتوان به دوشیزگان آوینیون و گرنیکا اشاره کرد. پیکاسو بیشتر عمر خود را تا زمان مرگش در فرانسه بسر برد.
وی این تابلو را بر اساس آثار کوبیسم به تصویر کشیده است، مردی مسن با چشمانی درشت، چشمان این مرد یاد آور چهرههای مصری است. این تابلو آخرین اثر پیکاسو است و با نام (اوتو پورتره/ به تابلویی که نقاش از خود بکشد، میگویند) شناخته شده است.
ادوارد مانه: نقاشی فرانسوی است. او یکی از اولین هنرمندان قرن نوزدهم میلادی بود که به مضامین زندگی مدرن پرداخت. او همچنین یکی از محوریترین هنرمندان در انتقال از رئالیسم به امپرسیونیسم به حساب میآید. امروزه آثار او پایه و اساس تکامل هنر مدرن هستند.
در حالی که ادوارد به دلیل بیماری سیفلیس به شدت ضعیف و رنجور شده بود و آخرین سالهای عمر خود را میگذراند این تابلو را به تصویر کشیده است.
در این تابلو یک زن پیش خدمت دیده میشود که در میان ازدحام رستوران گم شده است و هیچ یک از اطرافیانش به او اعتنایی ندارند اما این زن طوری به تابلو نگاه میکند که گوئی در حال نظاره خودش در یک آیینه است.
پل گوگن: گوگن نیز مانند پیکاسو، آخرین نقاشی که از خود به جای گذاشته است، تصویری از صورت خودش با عینکی که همیشه به چشم داشت و چهره ای کاملا جدی و مصمم است را به جا گذاشته است.
این هنرمند در آثارش بیشتر به زنها پرداخته است و حجم وسیعی از تابلوهایی که به تصویر کشیده با مضمون زنها هستند، زیرا او زنها را بهتر و پاک تر از مردان میدانسته، به همین دلیل زنان نقش پر رنگ تری در آثار او دارند.
ون گوگ: گوگ (فان خوخ) نقاش نامدار هلندی بود. هرچند او در زمان حیاتش در گمنامی کامل به سر میبرد اما اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان پست امپرسیونیست شناخته میشود. وی در اواخر عمر به شدت از بیماری روانی و فشار روحی رنج میبرد و همین موضوع به خودکشی او منجر شد.
شیوهی نقاشی او بر بسیاری از شاخههای نقاشی مدرن در قرن بیستم تاثیر گذاشته است از جمله سورئالیستها. تابلویی که در بالا آمده است با نام گندم زار با کلاغها در سال 1890 کشیده شده است.
رامبراند: نقاش هلندی و از سردمداران عصر طلایی کشورش شمرده میشد. تابلویی که در زیر آمده است یکی از مشهورترین تابلوهای وی است با نام "بازگشت". این تابلو نمادی از صلح است، آشتی بین صلح و عشق و گذر زمان به خوبی در چهرههای افرادی که در تابلو هستند دیده میشود.
مارک روتکو: هیچ یک از نقاشیهای او دارای رنگهای شفاف و نهایی نیستند. رنگهایی که او استفاده میکند، سیر و روشن اند و در برابر چشمان بیینده تغییر مایه میدهند، یا در اطراف لبههای نامشخص شان فروکش میکنند. رنگهای زمینه نیز به نحو نامحسوسی تغییر مایه میدهند. این تابلو نشان دهنده مکانی برای تفکر است، مکانی آرام که هنرمند برای تفکر به آنجا پناه میبرد.